متدلوژی بسیار زیادی جهت ارزیابی تحول و دگردیسی ناب وجود دارد. اما تنها در تعداد کمی از این مطالعات، رابطه میان مولفههای تحول شرکتهای ناب، به صراحت و با تمرکز بر اولویتبندی و شناسایی وزن اهمیت نسبی هر عنصر از تحول ناب مورد بررسی قرارگرفتهاست. به همین دلیل ما تلاش می چکیده کامل
متدلوژی بسیار زیادی جهت ارزیابی تحول و دگردیسی ناب وجود دارد. اما تنها در تعداد کمی از این مطالعات، رابطه میان مولفههای تحول شرکتهای ناب، به صراحت و با تمرکز بر اولویتبندی و شناسایی وزن اهمیت نسبی هر عنصر از تحول ناب مورد بررسی قرارگرفتهاست. به همین دلیل ما تلاش میکنیم این روابط را در این مطالعه تعیین کمیت نماییم. در این راستا جهت بررسی ساختاریافته روابط میان عناصر، مدلی که نگرش جامع به فرآیند تحولناب فراهممیسازد، پیشنهادمیکنیم. این مقاله یک روش مدلسازی تحلیلی در تحول ناب سازمانی برای شناسایی وزن عوامل تحول ناب ارائه میکند که روابط بسیار کیفی میان عناصر تحول ناب را عملیاتی میسازد. در این پژوهش32 عامل موثر در تحول ناب شرکتها با عنوان "زیر زیرمعیار" شناسایی شد که در 8 دسته با عنوان زیرمعیار طبقهبندی گردید. در ادامه 8 زیر معیار در سطح بالایی در قالب 3 معیار با عنوان " توسعه سرمایه سازمانی"، "تطبیق سریع با بازار و کسب مزیت رقابتی" و "بهینه سازی شبکه تامین و توزیع " دستهبندی شد که هر سه معیار به عنوان معیارهای اصلی "ماکزیمم سازی ارزش تحویلی"، معرفی شدند و در نهایت ماکزیممسازی ارزش به عنوان اصلیترین هدف تحول ناب در شرکتها بر شمردهشد. جهت تعیین روابط و وزن اهمیت نسبی هر عنصر در مدل، از تکنیک دیمتلفازی و مدلسازی فرآیند تحلیل شبکهای فازی استفاده شد و سپس 25 راهکار شناسایی شده مرتبط با مدل مفهومی جهت اجرای تحول ناب، با توجه به اهداف سازمانی و ضرایب وزنی پارامترهای سطح اخر مدل مفهومی، از روش ویکور فازی در چارچوب پیشنهادی رتبه بندیگردید. مدل ارزیابی تحولناب سازمانی ارائه شده در پژوهش مدلی جامعی است که قابلیت بکارگیری در صنایع مختلف تولیدی را دارد. این مدل در صنایع قطعه سازی خودرو مورد بررسی قرارگرفت.
پرونده مقاله
متدلوژی بسیار زیادی جهت ارزیابی تحول و دگردیسی ناب وجود دارد. اما تنها در تعداد کمی از این مطالعات، رابطه میان مولفههای تحول شرکتهای ناب، به صراحت و با تمرکز بر اولویتبندی و شناسایی وزن اهمیت نسبی هر عنصر از تحول ناب مورد بررسی قرارگرفتهاست. به همین دلیل ما تلاش می چکیده کامل
متدلوژی بسیار زیادی جهت ارزیابی تحول و دگردیسی ناب وجود دارد. اما تنها در تعداد کمی از این مطالعات، رابطه میان مولفههای تحول شرکتهای ناب، به صراحت و با تمرکز بر اولویتبندی و شناسایی وزن اهمیت نسبی هر عنصر از تحول ناب مورد بررسی قرارگرفتهاست. به همین دلیل ما تلاش میکنیم این روابط را در این مطالعه تعیین کمیت نماییم. در این راستا جهت بررسی ساختاریافته روابط میان عناصر، مدلی که نگرش جامع به فرآیند تحولناب فراهممیسازد، پیشنهادمیکنیم. این مقاله یک روش مدلسازی تحلیلی در تحول ناب سازمانی برای شناسایی وزن عوامل تحول ناب ارائه میکند که روابط بسیار کیفی میان عناصر تحول ناب را عملیاتی میسازد. در این پژوهش32 عامل موثر در تحول ناب شرکتها با عنوان "زیر زیرمعیار" شناسایی شد که در 8 دسته با عنوان زیرمعیار طبقهبندی گردید. در ادامه 8 زیر معیار در سطح بالایی در قالب 3 معیار با عنوان " توسعه سرمایه سازمانی"، "تطبیق سریع با بازار و کسب مزیت رقابتی" و "بهینه سازی شبکه تامین و توزیع " دستهبندی شد که هر سه معیار به عنوان معیارهای اصلی "ماکزیمم سازی ارزش تحویلی"، معرفی شدند و در نهایت ماکزیممسازی ارزش به عنوان اصلیترین هدف تحول ناب در شرکتها بر شمردهشد. جهت تعیین روابط و وزن اهمیت نسبی هر عنصر در مدل، از تکنیک دیمتلفازی و مدلسازی فرآیند تحلیل شبکهای فازی استفاده شد و سپس 25 راهکار شناسایی شده مرتبط با مدل مفهومی جهت اجرای تحول ناب، با توجه به اهداف سازمانی و ضرایب وزنی پارامترهای سطح اخر مدل مفهومی، از روش ویکور فازی در چارچوب پیشنهادی رتبه بندیگردید. مدل ارزیابی تحولناب سازمانی ارائه شده در پژوهش مدلی جامعی است که قابلیت بکارگیری در صنایع مختلف تولیدی را دارد. این مدل در صنایع قطعه سازی خودرو مورد بررسی قرارگرفت.
پرونده مقاله
تاکید رهبر انقلاب بر مقوله "اقتصاد مقاومتی" در سالیان اخیر به روشنی حکایت از اهمیت حیاتی این بحث در مسیر حرکت انقلاب دارد. این موضوع تا جائی پیش رفته که در نامگذاری سالها با عناوینی همچون "حركت به سمت اصلاح الگوی مصرف"، "همت مضاعف، کار مضاعف"، "جهاد اقتصادي" و "تولي چکیده کامل
تاکید رهبر انقلاب بر مقوله "اقتصاد مقاومتی" در سالیان اخیر به روشنی حکایت از اهمیت حیاتی این بحث در مسیر حرکت انقلاب دارد. این موضوع تا جائی پیش رفته که در نامگذاری سالها با عناوینی همچون "حركت به سمت اصلاح الگوی مصرف"، "همت مضاعف، کار مضاعف"، "جهاد اقتصادي" و "توليد ملي، حمايت از كار و سرمايه ايراني" خود را نمایان ساخته است. از آنجا که مقاومت از لحاظ لغوی قرابت زیادی با واژه جهاد دارد و از طرفی دیگر اهمیت اقتصاد در نگاه مدیران به شکلی مبرهن نمایان است، این فکر در اذهان شکل میگیرد که اقتصاد مقاومتی ارتباطی تنگاتنگ با مقوله مدیریت جهادی دارد. مقاله حاضر ضمن تاکید بر ارتباط بین این دو مقوله، به بررسی اهمیت شاخصه های مدیریت جهادی در استقرار و تحکیم نظام اقتصاد مقاومتی میپردازد. رویکرد این مقاله استفاده از روش تصمیم گیری با معیار های چند گانه در شرایط غیر قطعی است که این شرایط با استفاده از فضای فازی پیاده سازی میشود. روش تصمیم گیری مورد استفاده در این پژوهش روش ویکور است که به نوبه خود جزو روشهای جدید در این حوزه به حساب می آید. نتایج این پژوهش نشان داد که ویژگی های فرهنگ جهادی به عنوان مهمترین عامل در استقرار نظام اقتصاد مقاومتی خواهد بود.
پرونده مقاله
تغییرات و تحولات پر شتاب دنیای کنونی، نحوه رقابت شرکتها را دگرگون ساخته و ذینفعان سازمانی را در مواجهه با دنيايي پر از چالش قرار داده است. در این محیط پر از تلاطم، كارآفريني سازمانی قابليتي است كه به عنوان پديدهاي نوين در اقتصاد، ميتواند نظامهاي امروزي را در اين ب چکیده کامل
تغییرات و تحولات پر شتاب دنیای کنونی، نحوه رقابت شرکتها را دگرگون ساخته و ذینفعان سازمانی را در مواجهه با دنيايي پر از چالش قرار داده است. در این محیط پر از تلاطم، كارآفريني سازمانی قابليتي است كه به عنوان پديدهاي نوين در اقتصاد، ميتواند نظامهاي امروزي را در اين برهه حساس، نجات داده و نقش موثرتری در توسعه و پيشرفت اقتصادي كشورها ايفا نماید. امروزه مدلهای تعالی سازمانی نیز از نقش موثری در اشاعه عوامل کلیدی موفقیت سازمانی برخوردارند و بهبود عملکرد را به ارمغان میآورند. این مدلها با ارایه معیارهای ارزیابي در دو بخش توانمندسازها و نتایج، خطوط راهنمایي برای سازمانها ایجاد نموده اند تا آنها بتوانند پیشرفت و عملکردهای خود را در زمینه کیفیت و تعالي سازماني اندازهگیری نمایند. پس با اتکا بر توانمندسازهای مدل تعالی سازمانی EFQM میتوان زیرساختها و قابلیتهای مورد نیاز کارآفرینی سازمانی را ایجاد نمود. لذا پس از شناسایی عوامل موثر بر پیادهسازی کارآفرینی سازمانی، این ویژگیها با توجه به ماهیتشان در 4 معیار اصلی "رهبری"، "خط مشی و استراتژی"، "کارکنان" و "شراکتها، منابع و فرآیندها" که همگی از ارکان توانمندساز مدل EFQM است، دستهبندی میشوند. این مقاله یک روش مدلسازی تحلیلی است که روابط بسیار کیفی میان عناصر کارآفرینی را عملیاتی میسازد. جهت تعیین روابط علی و معلولی و ضرایب وزنی اهمیت نسبی هر عنصر در مدل، از رویکرد یکپارچهسازی دیمتلفازی و مدلسازی فرآیند تحلیل شبکهای فازی استفاده شده است. نتایج حاکی از آن است که در سطح معیارهای اصلی، "رهبری" دارای بیشترین شدت اثرگذاری و معیار "کارکنان" دارای بیشترین ضریب وزنی اهمیت نسبی است. همچنین در بخش زیرمعیارها "حمایت مدیریت ارشد" از لحاظ ضریب وزنی اهمیت نسبی و شدت اثرگذاری رتبه نخست را به خود اختصاص داده است. مدل ارزیابی کارآفرینی سازمانی ارائه شده در پژوهش مدلی جامع است که قابلیت بکارگیری در سازمانهای مختلف را دارد. این مدل در سازمان توسعه برق ایران مورد ارزیابی قرار گرفته است.
پرونده مقاله
تغییرات و تحولات پر شتاب دنیای کنونی، نحوه رقابت شرکتها را دگرگون ساخته و ذینفعان سازمانی را در مواجهه با دنيايي پر از چالش قرار داده است. در این محیط پر از تلاطم، كارآفريني سازمانی قابليتي است كه به عنوان پديدهاي نوين در اقتصاد، ميتواند نظامهاي امروزي را در اين بره چکیده کامل
تغییرات و تحولات پر شتاب دنیای کنونی، نحوه رقابت شرکتها را دگرگون ساخته و ذینفعان سازمانی را در مواجهه با دنيايي پر از چالش قرار داده است. در این محیط پر از تلاطم، كارآفريني سازمانی قابليتي است كه به عنوان پديدهاي نوين در اقتصاد، ميتواند نظامهاي امروزي را در اين برهه حساس، نجات داده و نقش موثرتری در توسعه و پيشرفت اقتصادي كشورها ايفا نماید. امروزه مدلهای تعالی سازمانی نیز از نقش موثری در اشاعه عوامل کلیدی موفقیت سازمانی برخوردارند و بهبود عملکرد را به ارمغان میآورند. این مدلها با ارایه معیارهای ارزیابي در دو بخش توانمندسازها و نتایج، خطوط راهنمایي برای سازمانها ایجاد نموده اند تا آنها بتوانند پیشرفت و عملکردهای خود را در زمینه کیفیت و تعالي سازماني اندازهگیری نمایند. پس با اتکا بر توانمندسازهای مدل تعالی سازمانی EFQM میتوان زیرساختها و قابلیتهای مورد نیاز کارآفرینی سازمانی را ایجاد نمود. لذا پس از شناسایی عوامل موثر بر پیادهسازی کارآفرینی سازمانی، این ویژگیها با توجه به ماهیتشان در 4 معیار اصلی "رهبری"، "خط مشی و استراتژی"، "کارکنان" و "شراکتها، منابع و فرآیندها" که همگی از ارکان توانمندساز مدل EFQM است، دستهبندی میشوند. این مقاله یک روش مدلسازی تحلیلی است که روابط بسیار کیفی میان عناصر کارآفرینی را عملیاتی میسازد. جهت تعیین روابط علی و معلولی و ضرایب وزنی اهمیت نسبی هر عنصر در مدل، از رویکرد یکپارچهسازی دیمتلفازی و مدلسازی فرآیند تحلیل شبکهای فازی استفاده شده است. نتایج حاکی از آن است که در سطح معیارهای اصلی، "رهبری" دارای بیشترین شدت اثرگذاری و معیار "کارکنان" دارای بیشترین ضریب وزنی اهمیت نسبی است. همچنین در بخش زیرمعیارها "حمایت مدیریت ارشد" از لحاظ ضریب وزنی اهمیت نسبی و شدت اثرگذاری رتبه نخست را به خود اختصاص داده است. مدل ارزیابی کارآفرینی سازمانی ارائه شده در پژوهش مدلی جامع است که قابلیت بکارگیری در سازمانهای مختلف را دارد. این مدل در سازمان توسعه برق ایران مورد ارزیابی قرار گرفته است.
پرونده مقاله
پس از پیروزی انقلاب اسلامی تمامی بانکهای خصوصی در ایران بر اساس اصل ۴۴ قانون اساسی، دولتی اعلام شدند. و بدین ترتیب تاچندین سال بانک های خصوصی از ایران رخت بربسته و جای خود را به نظام بانکی یکپارچه دولتی دادند. اما رفته رفته تاسیس موسسههای مالی اعتباری از سال ۱۳۷۶ زمین چکیده کامل
پس از پیروزی انقلاب اسلامی تمامی بانکهای خصوصی در ایران بر اساس اصل ۴۴ قانون اساسی، دولتی اعلام شدند. و بدین ترتیب تاچندین سال بانک های خصوصی از ایران رخت بربسته و جای خود را به نظام بانکی یکپارچه دولتی دادند. اما رفته رفته تاسیس موسسههای مالی اعتباری از سال ۱۳۷۶ زمینهساز تاسیس بانکهای خصوصی شد. نهایتا بانک مرکزی در اسفند ۱۳۷۷ موافقت خود را با تاسیس بانکهای خصوصی اعلام کرد. در فروردین ماه 1379 قانون اجازه تاسیس بانک های غیردولتی به تصویب رسید. همچنین واگذاری سهام بانک های دولتی به عنوان بخشی اساسی از برنامه های اصل 44 و اقتصاد مقاومتی، آغاز گردید. در این پژوهش با بررسی عملکرد بانک های خصوصی و بانک های خصوصی شده و دولتی در سال های 1385 تا 1394، میزان موفقیت یا شکست این تجربه مورد ارزیابی قرار گرفته است. همچنین با استفاده از روش دلفی و بررسی ترازنامه ها ی بانک ها، گزارش جامعی از وضعیت بانک ها بدست آمده و با مقایسه وضعیت بانک ها قبل و بعد از واگذاری به بخش خصوصی، تاثیر خصوصی سازی بر شاخص های بانکی مورد ارزیابی قرار گرفته است. که در ادامه این ارزیابی سعی شده است این تاثیرات در عملکرد بانک ها را بر برنامه های اقتصاد مقاومتی بررسی شود. نتایج ارزیابی ترازنامه ها و داده های بدست آمده از بانک ها نشان می دهد که واگذاری بانک ها به بخش خصوصی تاثیر مثبتی بر بازدهی و سودآوری بانک ها داشته است. همچنین بر اساس نتایج تحقیق، «ویژگی های ممتاز» بانک های خصوصی نسبت به بانک های دولتی عبارتند از کاهش هزینه های تمام شده پول، کاهش مطالبات معوق و بدهی های مشکوک الوصول بانکی، کاهش فاصله بین نرخ سود پرداختی به سپرده ها و سود دریافتی از تسهیلات داده شده، به روز شدن وایجاد یک ساختار اطلاعاتی مدرن بانکی و ارائه خدمات نوین، افزایش بهره وری نیروی انسانی و استفاده از نیروهای متخصص و تحصیل کرده، افزایش سودآوری، ایجاد فضای رقابتی و شفافیت اطلاعات، کاهش اتکا به بانک مرکزی در مواقع کسری و مدیریت ریسک. در ادامه با استفاده از تکنیک دلفی «ویژگی های ممتاز برتر» بانک های خصوصی نسبت به بانک های دولتی بدست آمده و با بکارگیری روش تحلیل شبکه ای فازی (FANP) وزن دهی شده اند که بر این اساس چهار معیار کاهش هزینه های تمام شده پول، کاهش مطالبات معوق و بدهی-ها، ایجاد فضای رقابتی و افزایش بهره وری نیروی انسانی، به ترتیب بیشترین اوزان را به خود اختصاص داده اند.
پرونده مقاله